امروزه فرایندهای کسب و کار، کلید موفقیت هر سازمان میباشند. بنابراین داشتن یک رویکرد مدیریت فرایند کسب و کار قوی در سازمانها حائز اهمیت است، و سازمانها به تجربه آموختهاند که مدیریت فرایند کسب و کار، سرمایهگذاری قوی در رویارویی سریع با تغییرات محیطی است. مدیریت فرای چکیده کامل
امروزه فرایندهای کسب و کار، کلید موفقیت هر سازمان میباشند. بنابراین داشتن یک رویکرد مدیریت فرایند کسب و کار قوی در سازمانها حائز اهمیت است، و سازمانها به تجربه آموختهاند که مدیریت فرایند کسب و کار، سرمایهگذاری قوی در رویارویی سریع با تغییرات محیطی است. مدیریت فرایند کسب و کار با داشتن الگوهای متعدد مورد نیاز سازمانها، روشی یکپارچه و نظاممند را برای طراحی، اجرا و مدیریت فرایندهای کسب و کار سازمانها ارائه مینماید. در هر یک از فرایندها، افراد و سامانهها نقش دارند. با توجه به اینکه سیستم مدیریت فرایند کسب و کار، بستری را فراهم میآورد تا انجام کلیه فرایندها در سازمان به صورت خودکار درآیند، همه راهها در حال منتهیشدن به سیستم مدیریت فرایند کسب و کار بهعنوان هسته اصلی سیستمهای سازمانی جهت بهبود عملکرد سازمانها میباشد. در این مقاله انواع دادههای مربوط به یک فرایند عنوان شده و سپس یک مدل یکپارچه برای هماهنگی این دادهها با مدیریت فرایند کسب و کار، بیان میگردد، پس از آن سیستم مدیریت فرایند کسب و کار معرفی میگردد. در نهایت به بررسی همسوسازی مدیریت فرایند کسب و کار و مدیریت استراتژیک پرداخته میشود، زیرا که تدوین استراتژی مناسب و مهمتر از همه پیادهسازی مطلوب آن با استفاده از مدیریت فرایند باعث بهبود عملکرد و ارتقا اثربخشی سازمان شده و رضایت ذینفعان را سبب میگردد.
پرونده مقاله
امروزه استفاده از اينترنت و کسب و کارهاي حاصله از اين فناوري توسط شرکتها به وسيلهاي براي کسب مزيت رقابتي در کسب و کارها تبديل شده است. همين امر باعث ايجاد يک روند رو به رشد روي آوري شرکتها به انجام فعاليت در زمينه کسب و کار الکترونيک شده است. در اين مقاله سعي بر آن ا چکیده کامل
امروزه استفاده از اينترنت و کسب و کارهاي حاصله از اين فناوري توسط شرکتها به وسيلهاي براي کسب مزيت رقابتي در کسب و کارها تبديل شده است. همين امر باعث ايجاد يک روند رو به رشد روي آوري شرکتها به انجام فعاليت در زمينه کسب و کار الکترونيک شده است. در اين مقاله سعي بر آن است که با تدوين مجموعه معيارهاي کليدي در زمينه کسب و کار الکترونيک، به دسته بندي آنها بر اساس امتياز بندي متوازن پرداخته شود. سپس بر اساس مجموعه اطلاعات شش شرکت بين المللي فعال در زمينه کسب و کار الکترونيک، به ارزيابي و رتبه بندي اين شرکتها بر مبناي سه روش تصميم گيري پرامتي، TOPSIS و SAW پرداخته خواهد شد. در نهايت اين شش شرکت با کمک روش ميانگين رتبهها و قاعده اکثريت رتبه بندي ميشوند. جنبه نوآوري تحقيق را ميتوان در تدوين تدوين معيارهاي ارزيابي کسب و کار الکترونيک و استفاده از ابزارهاي رتبه بندي در بررسي اينگونه کسب و کارهاي نوين است.
پرونده مقاله
امروزه تمام كشورهاي جهان در پي بدست آوردن پيشرفتهايي در زمينه بهرهوري هستند بدين معني كه بتوانند با مصرف منابع كمتر به مقدار توليد ملي بيشتري دست يابند زيرا ميان درآمد سرانه هر كشور و شاخص بهرهوري رابطهاي مستقيم وجود دارد. يكي از عوامل مهم در پيشبرد اهداف مديريت در چکیده کامل
امروزه تمام كشورهاي جهان در پي بدست آوردن پيشرفتهايي در زمينه بهرهوري هستند بدين معني كه بتوانند با مصرف منابع كمتر به مقدار توليد ملي بيشتري دست يابند زيرا ميان درآمد سرانه هر كشور و شاخص بهرهوري رابطهاي مستقيم وجود دارد. يكي از عوامل مهم در پيشبرد اهداف مديريت در سازمان نيروي متخصص ميباشد. بر اين اساس، نيروي ماهر و متخصص را سرمايه اصلي و رمز موفقيت سازمان ميدانند. از اين رو براي موفقيت و ادامه حيات سازمان بايد روشها اصلاح شده و در روند انجام امور بهبود حاصل گردد و اين امر با بهرهور شدن سازمانها و كاركنان آنها ميسر ميشود. به عبارت ديگر سازماني موفقتر است كه بتواند خدماتي با كيفيت و كارآيي بهتر و هزينه كمتر با اثربخشي به مشتريان خود ارائه دهد. این پژوهش بر آن است تا با بررسی ادبیات و مدلهای مربوط به بهرهوری، طی بیست سال گذشته، عوامل اساسي و مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی را شناسايي و مناسبترین الگوی بهرهوری نیروی انسانی را ارائه کند. این تحقیق با استفاده از بررسی منابع موجود و به روش کتابخانهای، به توسعه مجموعه دانستههای موجود درباره اصول و قوانین معيارهاي بهرهوری نیروی انسانی پرداخته است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی به چهل و هفت شاخص که با توجه مدل تلفیقی اسكاپ و کارت امتیازی متوازن، الگوی مفهومی بهرهوری نیروی انسانی در چهار عامل: فناوری و دانش، مشتری، فنون و فرآيند و سازمانی طبقهبندی گردیده است.
پرونده مقاله
هدف اصلی در این تحقیق، شناسایی عوامل استراتژیک موثر در موفقیت بنگاه های کوچک و زودبازده با رویکرد کارت امتیازی متوازن از دیدگاه مدیران در این بنگاه هاست. این تحقیق کاربردی و توصیفی است داده های آن در آبان ماه و آذرماه سال هزار و سیصد و نود و چهار جمع آوری شده است. جامعه چکیده کامل
هدف اصلی در این تحقیق، شناسایی عوامل استراتژیک موثر در موفقیت بنگاه های کوچک و زودبازده با رویکرد کارت امتیازی متوازن از دیدگاه مدیران در این بنگاه هاست. این تحقیق کاربردی و توصیفی است داده های آن در آبان ماه و آذرماه سال هزار و سیصد و نود و چهار جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق 70 بنگاه صنعتی است. روش انتخاب نمونه آماری بصورت تصادفی ساده است و بنگاه های انتخاب شده در نمونه آماری بر اساس تعداد بنگاه های هر شهر صنعتی به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است و در مجموع 60 بنگاه مورد بررسی قرار گرفته شد. داده های این تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته که شامل 35 پرسش است جمع آوری شده است. در تحلیل این داده ها از نرم افزار20 spss استفاده شده است. تحلیل این داده ها شامل آمارهای توصیفی است که به سطح تحصیلات مدیران این بنگاه ها می پردازد. در تحلیل استنباطی و آزمون سوالات این تحقیق از آزمون کالموگروف - اسمیرنوف برای نرمال بودن داده ها استفاده شده است. با توجه به نتایج آزمون کالموگروف - اسمیرنوف از آزمون دوجمله ای جهت پاسخگویی به سوال های مربوط به مولفه ها و برای بررسی سوال های مربوط به ابعاد از آزمون tتک نمونه و همچنین از آزمون فریدمن برای اولویت بندی عوامل استراتژیک استفاده شده است. در پایان با بررسی نتایج بدست آمده می توان گفت بنگاه های کوچک و زود بازده از حیث توازن در منظرهای مختلف ارزیابی متوازن در وضعیت مناسبی قرار دارند و نظر مدیران در این رابطه بیانگر توجه همگن به هر چهار منظر (بعد) اصلی در این شیوه است. ولیکن، عوامل استراتژیکی تاثیر گذاری وجود دارد که ازدید مدیران مخفی مانده و توسط مدیران بنگاه مورد کم توجهی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش شناسایی و الویت بندی معیار های سامانه های مدیریت دانش با استفاده از کارت امتیازی متوازن است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی ونوع تحقیق توسعه ای کاربردی و روش تعقیق رتبه بندی فریدمن و AHP است. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان ارشد و مدیران شرکت پارس خودرو به ت چکیده کامل
هدف از این پژوهش شناسایی و الویت بندی معیار های سامانه های مدیریت دانش با استفاده از کارت امتیازی متوازن است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی ونوع تحقیق توسعه ای کاربردی و روش تعقیق رتبه بندی فریدمن و AHP است. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان ارشد و مدیران شرکت پارس خودرو به تعداد 157 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 111 آزمودنی تعیین گردید. برای گردآوری داده ها با طراحی پرسشنامه توسط مطالعات پیشین و نظر خبرگان استفاده شد. براي تعیین روایی پرسشنامه ها از شاخص روایایی محتواییCVR و جهت سنجش ميزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 0.728 استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و EXPERT CHOICE تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که: الویت منظر های BSC به ترتیب منظر مالی ، مشتری، رشد و یادگیری و فرایندهای داخلی می باشد . در منظر مالی دانش مالی مدیر عامل بالاترین و اجتناب از تکرار هزینه ها پایین ترین و از منظر مشتری معیار افزایش کیقیت خدمات برای مشتری بیشترین و دانش از مشتری کمترین اولویت را داشته.از منظر رشد یاد گیری گویه توسعه و پرورش نیروی انسانی پر اهمیت ترین و تغییرات سامنه در جهت بهبود کم اهمیت ترین بوده و در آخرین منظر، منظر فرایند داخلی میزان اثربخشی سامانه در تحقق اهداف سازمانی دارای بیشترین اقبال و حجم اسناد داوری شده دارای کمترین توجه را داشته اند.
پرونده مقاله